مقدمه :
توبه ، بازگشت از چیزى و رو آوردن به چیزىاست و در اصطلاح شرع : بازگشت بنده از عصیان و روى آوردن به طاعت است. اگر با «الى» متعدى شود ، به معنى بازگشت از گناه و روى آوردن به طاعت مىباشد که این معنى در مورد بنده صادق است ، و اگر با «على» متعدى گردد ، به معنى بازگشت از کیفر و روى آوردن به عفو و گذشت خواهد بود ، و صدق این معنى در مورد خداوند است. (فتلقى آدم من ربه کلمات فتاب علیه) (بقره: 37) (و توبوا الى الله جمیعا ایها المؤمنون لعلکم تفلحون) (نور: 31) مرحوم طبرسى ذیل آیه 37 سوره بقره مى گوید: بدان که از شرائط توبه ، پشیمانى بر کارهاى زشت گذشته و تصمیم بر تکرار نشدن آن اعمال و مرتکب نشدن هر کار زشت در آینده است ، چنین توبه اى را همه فرق اسلامى موجب سقوط عقاب مى دانند ، و اما توبه اى به کمتر، از این ، محل خلاف و اختلاف است که آیا مقبول مى گردد و موجب سقوط عقاب مى شود یا خیر و هر گاه بنده مرتکب معصیت و نافرمانى مولاى خود گردید واجب است که از آن گناه توبه کند، و از نظر ما (شیعه) توبه از ترک مستحب نیز صحیح است و توبه انبیاء (ع) که در مواردى از قرآن آمده است بدین وجه توجیه مى شود . قبول توبه از جانب خداوند و اسقاط عقاب از بنده پس از توبه او، از نظر ما (شیعه) واجب نمى باشد، بلکه تفضل محض است هر چند خداوند خود به پذیرش توبه بنده اش وعده داده و مىدانیم او به وعده اش وفا مى کند، لکن در عین حال، حضرتش بدین امر ملزم نمىباشد. آرى معتزله آن را بر خدا واجب مىدانند. توبه نصوح: بازگشت راست و خالص است. (یا ایها الذین آمنوا توبوا الى الله توبة نصوحاً عسى ربکم أنْ یکفر عنکم سیّئاتکم و یدخلکم جنات تجرى من تحتها الانهار...) (تحریم: 8) ابن عباس گفته است: توبه نصوح پشیمانى به دل و آمرزش خواهى به زبان و باز ایستادن به تن و تصمیم بر این است که دیگر به چنان کار باز نگردد. (تعریفات جرجانى) امام کاظم (ع) فرمود: « توبه نصوح که در آیه (توبوا الى الله توبة نصوحاً) آمده چنین است که بنده توبه کند و دیگر به گناه بازنگردد » (بحار: 6 / 20) از حضرت رسول (ص) سؤال شد : توبه نصوح چیست ؟ فرمود : « این که توبه کار، توبه کند و دیگر به گناه باز نگردد آن چنان که شیر به پستان بازنمى گردد » و به قولى توبه نصوح آن است که انسان به خیرخواهى خویش بپردازد و تصمیم بگیرد که هرگز به گناه بازنگردد. (مجمع البیان)
چگونگی قبول توبه :
توبه عبارتست از بازگشت به سوى خدا و احکام نورانى اسلام و عمل نمودن به دستورات پر بار پیامبر و اهل بیت پاکش علیهم السلام ، و رها کردن تمام کارهاى زشت و ناپسندى که تا کنون انجام داده است. همچنین جبران نمودن واجباتى که از او فوت شده است مثل نماز ، روزه ، حج ، خمس و زکات بنابر این توبه واقعى زمانى شکل مى گیرد که انسان از گناهان گذشته خویش دست بکشد ، نمازهایى که از او فوت شد ، قضایش را بجا آورد. روزه هایى که نگرفته قضا کند. حجى اگر به گردن او آمده بجا آورد ، بدهکارى هاى مالى خویش را بپردازد چه بدهکارى هایى که مربوط به مردم مثل دیون و قرض و حق الناس است. علاوه بر این حقوقى که از مردم به عهده اوست ، صاحبان حق را از خود راضى کند و اگر به آنها دسترسى ندارد و یا آن ها را نمى شناسد رد مظالم داده و براى ایشان استغفار کند. و بعد از چنین تصمیم و شروعى با زبان نیز از خدا عذر خواهى کند و استغفارهایى که در دستورات پیامبر و امامان معصوم (علیهم السلام) آمده است ، را ورد زبان خویش سازد ، امید مى رود که خدا او را نبخشد و از گذشته او صرف نظر کند. براى آشنایى بیشتر با شرائط ، آداب ، اسرار ، موانع ، انواع و اوقات بهتر استغفار به کتاب « تجربه شیرین ندامت » تألیف : محمد حسین یوسفى ، مراجعه کنید و این کتاب را که در همین موضوع تألیف شده است از ابتدا تا انتها با دقّت مطافعه کنید . و برا دیدن برکات استغفار و توبه به نسخه هاى آن عمل کنید. مخصوصاً استغفار امیرالمومنین که داراى 30 فراز است.
نمونه احادیثی در مورد توبه :
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم : توبه گذشته ها را مى پوشاند.
امام على علیهالسلام : توبه رحمت را فرود مى آورد.
هیچ واسطه و شفیعى کاراتر از توبه نیست .
توبه خالصانه گناه را مى زداید.
پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم : کسى که از گناه توبه کند مانند کسى است که گناهى نکرده باشد.
امام على علیهالسلام : توبه خوب گناه را پاک مى کند.
پایه هاى توبه:
امام علی علیهالسلام تـوبه بر چهار پایه استوار است :
پشیمانى در دل
آمرزش خواهى به زبان
عمل کردن با اعضاى بدن
تصمیم بر باز نگشتن به گناه
اسـتـغـفـار درجـه والا مـقـامان است و نامى است که پنج معنا در بر دارد :
1- پشیمانى از گـذشته
2- تصمیم برترک همیشگى آن
3- آن که حقوق مردم را به آنان بپردازى ...
4- ایـن که حق هر واجبى را که ضایع کرده اى ادا کنى
5- این که گوشت برآمده از مال حرام را با انـدوهـهـا آب کنى چندان که پوست به استخوان چسبدو میان آن دو گوشتى تازه روید و که سختى طاعت را به تن بچشانى چنان که شیرینى معصیت را به کام او ریخته بودى .